روز اول در منزل
اولین عکس بعد از ورود به منزل، معلومه حسابی ذوق کرده...!
همه حسابی سرخوش بودن، غروب مامانم و خالم بردنش حموم منم رفتم تو حموم که ازشون فیلم بگیرم، اتفاقا فیلم جالبی شد که نمیشه منتشرش کرد..! نی نی تو حمام گریه نمیکرد و انگار داشت فکر میکرد، حالا به چی من نمیدونم
آخر کار به مامانم گفتم مستحبه بچه رو غسل بدید که مامانم غسلش داد
بعد از حمام به طرز ناجوانمردانه ای زینب خانوم قنداق شد...
بیشتر شبیه یه ساندویچ خوشمزه شده بود تا بچه آدمیزاد...!
شب عمش که نتونسته بود بر احساساتش غلبه کنه از ماهشهر راه افتاده بود، رسید و کلی از خودش خوشحالی در وکرد و مارو از تجربیاتش سیراب نمود . . .
(آبجی خیلی مخلصیم)
در ادامه مطلب چند تا عکس بدون شرح میزارم
دستبند بیمارستانش...
اولین باری که تو نور چشماشو باز کرد... قربون چشمات
اعزامی از حوزه علمیه
قاتل جوانان شهر دستگیر شد...
بچه دهاتی...!
گزارش داشتیم این عکسش تاحالا چند نفر رو دیوونه کرده..!
بابا بقربون قبقبت..! ماشاالله