صلی الله علیک یا "زینب"
به عنوان اولین مطلب این چند بیت رو به ساحت مقدس حضرت زینب (س) تقدیم میکنم به امید گوشه چشمی:
آن قدر عاشقیم که املا نمی شود ××× مستی ما که در قلمی جا نمی شود
زلف مرا به پنجره های ضریح عشق ××× طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود
باید که ناز داشت ، کمی نیز غمزه داشت ××× هر دختر قبیله که لیلا نمی شود
«تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند ××× حالا شراب می شود و یا نمی شود
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت ××× از حاجیان کعبه سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قدر ، دست سرنوشت ××× نام مرا شریف ترین خاک پا نوشت
صبح ازل به خاک تو پیشانی ام رسید ××× این سجده را فرشته به پای خدا نوشت
بالای سر در حرم کبریاییش ××× نام تو را به خط خودش با طلا نوشت
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری ××× گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی ××× ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت ××× شیواترین مفسر الله اکبری
از گوشه های چشم تو ساحل درست شد ××× محض رضای پای تو محمل درست شد
تو زینبی و شیر زن بعد کربلا ××× تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا
زهرا، نبی ،حسین و علی و حسن تویی ××× بانو تویی تو «پنج تن » بعد کربلا
گاهی که طعنه می شنوی صبر میکنی ××× یعنی تویی همان حسن بعد کربلا
ای گریه غریبی عریان بی کفن ××× حالا تویی و پیرهن بعد کربلا
قلبت تپید وسوره مریم شروع شد ××× غمگین ترین غروب محرم شروع شد
ای سایه بلند اباالفضل بر سرت ××× ای بال جبرئیل گلستان معبرت
عباس هم رشیدی قد تو را ندید ××× از بس که سر بزیر بود در برابرت
شب زنده دار شام غریبان کربلا ××× دل بسته بر نماز شب تو برادرت
ای خطبه صدای تو نهج البلاغه ات ××× وی محمل بدون جهاز تو منبرت
هجده سربریده به دنبال چشم تو ××× هجده سر بریده نگهبان معجرت
ای قله نجابت توحید ، جای تو ××× عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
علی اکبر لطیفیان